زیر و بم صوت درموسیقی
ارتفاع صوت، زیر و بم بودنِ آن نسبت به دیگر اصوات است. بی تردید متوجه شده اید که اغلب مردان با صدایی بم تر از زنان و کودکان صحبت می کنند و آواز می خوانند. هنگام خواندن یک ترانه نیز واژه ها نسبت به یکدیگر با زیر و بم های متفاوتی ادا می شوند. گفتار، بدون زیر و بم خسته کننده است و بدتر آن که بدون صداهای زیر و بمِ گوناگون، موسیقی به معنایی که می شناسیم وجود نخواهد داشت.
زیر و بمِ صداها با بسامد (فرکانس) نوسان های آن تعیین می شود. هر چه نوسان تندتر، صدا زیرتر، و هرچه کندتر، صدا بم تر خواهد بود. بسامد نوسان بر حسب سیکل در ثانیه سنجیده می شود. در پیانو، بسامد زیرترین صدا، 4186 سیکل در ثانیه است و بم ترین صدا بسامدی حدود 27 سیکل در ثانیه دارد.
به طور عام، هر چه شیء نوسان کننده کوچک تر باشد، نوسانی تندتر خواهد داشت و صدای حاصل از آن زیرتر خواهد بود. از میان دو سیم که درازای متفاوتی دارند (و کشیدگی و قطرشان یکسان است) سیم کوتاه تر با زخمه زدن صدایی زیرتر ایجاد می کند. سیم های به نسبت کوتاه ویولون، صداهایی زیرتر از سیم های طویل کنترباس پدید می آورد.
صدایی که دارای زیر و بم یا ارتفاع معین باشد، صدای موسیقایی نامیده می شود. چنین صدایی دارای بسامد معین، برای نمونه 440 سیکل در ثانیه، است. نوسان های یک صدای موسیقایی، دقیق است و در فواصل زمانی منظم و یکسان به گوش می رسد. از سوی دیگر، سر و صداها (صدای ترمز اتومبیل یا سنج) زیر و بمِ معینی ندارند و از نوسان هاییی نامنظم پدید می آیند.
فاصله در موسیقی
دو صدای موسیقایی هنگامی متمایز به گوش می رسند که زیر و بمیِ آنها متفاوت باشد. تفاوت زیر و بمی یا ارتفاع دو صدای موسیقایی فاصله نامیده می شود. زمانی که فاصله ی میان دو صدا یک اکتاو باشد، آن دو کیفیتی بسیار مشابه خواهند داشت. در این حالت، بسامد صدای زیرتر دو برابر دیگری است؛ برای نمونه، اگر بسامد صدای بم تر 440 سیکل در ثانیه باشد، بسامد صدای دیگر 880 سیکل در ثانیه خواهد بود. به همین ترتیب، بسامد صدایی که یک اکتاو بم تر از صدای بمِ این مثال باشد، 220 سیکل در ثانیه است. هنگامی که دو صدا با فاصله ی اکتاو همزمان به صدا در آیند، چنان در هم می آمیزند که به نظر می آید در صدایی واحد ادغام می شوند.
فاصله اکتاو در موسیقی دارای اهمیت است. این فاصله، فاصله میان نخستین و آخرین صداهای تشکیل دهنده گام معروف موسیقی است. گام زیر ر ا کند و آرام(از چپ به راست) بخوانید: دو – سی –لا –سل –فا– می– ر– دو
می بینید که با رسیدن به "دو"ی بالایی –که "دو"ی پایین را مضاعف می کند- فاصله اکتاو را با هفت صدا که هر کدام زیر و بمیِ متفاوتی دارند پر کرده اید. حرکت شما به بالا، پیوسته و مانند صدای آژیر نیست؛ شما اکتاو را با تعداد معینی از صداها پر می کنید. اگر از "دو"ی بالا شروع کنید و گام را به سمت بالا ادامه دهید، هرکدام از صداهای هفت گانه، در اکتاوی بالاتر نیز مضاعف خواهند شد. این گروه هفت صدایی، اساس موسیق در تمدن غرب بوده است. صداهای هفت گانه با شستی های سفید پیانو نواخته می شوند. با گذشت زمان، پنج صدا به هفت صدای اصلی افزوده شد. این صداها، با شستی های سیاه پیانو نواخته می شوند. تمام صداهای دوازده گانه مانند هفت صدای اصلی در اکتاوهای بالاتر و پایین تر از خود "مضاعف" می شوند. هرکدام از صداها "وابستگانی نزدیک" در 1، 2، 3 یا چند اکتاو دورتر دارد. (در موسیقی غیرغربی، اکتاو ممکن است به تعداد دیگری از صداها تقسیم شود (برای نمونه، 17 یا 22 صدا).
فاصله ی میان بم ترین و زیرترین صداهایی که یک آوازخوان یا ساز می تواند اجرا کند، وسعت صوتی یا به طور ساده "وسعت صوتی" نامیده می شود. وسعت صدای کسی که تعلیم آواز ندیده است بطور معمول میان 1 یا 2 اکتاو و وسعت صوتی پیانو بیش از هفت اکتاو است. هنگامی که دو آوازخوان زن و مرد یک ملودی را با هم می خوانند، اغلب آن را به فاصله یک اکتاو از یکدیگر اجرا می کنند.
بنابراین می بینیم که آهنگساز می تواند حس و حالتی ویژه را به کمک صداهای بسیار زیر یا بسیار بم در موسیقی اش بیافریند.
برچسب: آهنگ ایرانی جدید،
ادامه مطلب